آزاده گریزپا

دوشنبه، شهریور ۱۶، ۱۳۸۸

لندن با مادران عزادار بود

at دوشنبه, شهریور ۱۶, ۱۳۸۸ Posted by گریزپا

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

پیام جدیدتر پیام قدیمی تر صفحهٔ اصلی

اشتراک در: نظرات پیام (Atom)

درباره من

گریزپا: آزاده هستم. متولد آخرین روز آبان یکهزار و سیصد پنجاه و پنج ... اینجا برای من فضای بدون مرز و محدوده است...از بیان غم و شادی و نظرم ابایی ندارم. شاید اگه دلم بخواهد هر روز گلایه کنم، یا برای شماازهیجان انگیزترین لحظه های شادی ام بنویسم. شاید از غربتم، از غم دوری و از فضای سیاسی ایرانم بنویسم. از من و تو و ما. من از سال 2001 سکنی در خاک غریبی دارم که روزی آرزوم بود و امروز وظیفه ام. خودم با انتخاب و بدون هیچ اجباری چمدانم را بستم و گفتم شما را به خیر و من را به سلامت. و آدمیزاد حق داره با ندانستن و حس نکردن کل ماجرا کار دست خودش بده.و اینجوریه که فعلا از لندن مینویسم

مشاهده نمایه کامل من

آرشیو وبلاگ

◄ 2013 (8)
- ◄ نوامبر (8)

◄ 2012 (5)
- ◄ آوریل (3)
- ◄ مارس (1)
- ◄ فوریهٔ (1)

◄ 2011 (14)
- ◄ دسامبر (1)
- ◄ نوامبر (1)
- ◄ اکتبر (1)
- ◄ سپتامبر (1)
- ◄ ژوئن (1)
- ◄ مهٔ (5)
- ◄ مارس (2)
- ◄ ژانویهٔ (2)

◄ 2010 (43)
- ◄ دسامبر (4)
- ◄ نوامبر (2)
- ◄ اکتبر (4)
- ◄ سپتامبر (3)
- ◄ اوت (1)
- ◄ ژوئن (4)
- ◄ مهٔ (6)
- ◄ آوریل (3)
- ◄ مارس (8)
- ◄ فوریهٔ (2)
- ◄ ژانویهٔ (6)

▼ 2009 (100)
- ◄ دسامبر (8)
- ◄ نوامبر (4)
- ◄ اکتبر (7)
- ▼ سپتامبر (9)
- ◄ اوت (10)
- ◄ ژوئیهٔ (1)
- ◄ ژوئن (4)
- ◄ مهٔ (11)
- ◄ آوریل (10)
- ◄ مارس (21)
- ◄ فوریهٔ (15)

لیست وبلاگ دوستان من

آیدینبرا

روبرتو کاریفی- شاعر ایتالیایی --------------- اشیا فراموش نمی‌کنند اشیا حافظه‌ی خوبی دارند این پنجره که پناهمان می داد با کرکره های بس...
دلتنگی های یک ترک

دستِ منُ دامن ِ این همه خانه هایِ خالی تقویم کُدام را خط بزنم کُدام را نقطه بگذارم برایِ راس ِ ساعتُ روز نبودنم !؟ --- برگ به برگ پُر از برف و تگرگ این است...
فلسفه در اتاق خواب

با شروع موج جدید «من‌هم» در توییتر فارسی و انتشار روایات جدید آزار، بحث‌های تازه‌ای درباره‌ی تجاوز سفید (تجاوز درون رابطه)، مرز میان خشونت جنسی و رفتارهای ...
نیم دایره :: گاه‌گویه‌های فاطمه شمس
چرك نويس هاى من

من یک همکار دارم که خیلی رو اعصاب من هست. به همه چی کار داره. فضول به معنای واقعی. هیچی از زیر چشمش در نمی ره. البته از اون طرف همه زندگی خودش خبر دارن. تن...
یك سرخپوست خوب

امشب مجبور بودم بیرون از خونه بگذرونم چون خونه پر از مهمون بود. می‌دونستم جونِ پنج شش ساعت تو گرمای بیرون پرسه زدن رو ندارم. اول هاستل‌ها رو چک کردم خیل...

جستجوی این وبلاگ

زمینه ته نقش. با پشتیبانی Blogger.