جمعه، اردیبهشت ۱۱، ۱۳۸۸

اعدام

صبح وقتی صفحه فیس بوکم را باز کردم،شبیه برگه سیاه ترحیم بود، به امید شایعه بودن خبر روی چند تا لینک کلیک کردم...با خوندن خبر های مشابه تمام تنم یخ کرد و شقیقه هام تیر کشید وخیلی زودی راضی شدم که این خبرتلخ شایعه نیست و دل آرا اعدام شد...من شاید نه مثل خیلی ها، اول می خوام همدردی کنم با خوانواده ای که جنازه پاره پاره مادرشون را از زیر دست این دو جنایت کارتحویل گرفتند و به خاک سپردند...من قبول ندارم که دل آرا یه دختر بچه بی گناه بود که روح لطیفی داشت و نقاش بی گناهی بود...او یا قاتل و یا همدست قاتل به هر حال مجرم بود. ولی من با تمام وجودم با اعدام مخالفم و با سنگسار مخالفتر...ای کاش سیستم قضایی ما اونقدر ماهر بود که اول میتونست قاتل را شناسایی کنه...ولی مثل همه چرخ های لنگ ایران این یکی هم بدجور میلنگه... دلم سخت گرفته
انگار که تا آدمی هست جنایت هم هست...ولی جواب جنایت،جنایت نیست

هیچ نظری موجود نیست: