سه‌شنبه، آذر ۰۵، ۱۳۹۲

حجم نگاه و نفس

نفسهای آشنا
بوی زن
تیزی چشم مردانه از دو سو
عطر مستی و علف و تنانگی
رد خشکیده خاطرات دستان این و آن
تقاطع نفس نفس زدنها با هم
حجم وحشی خاطره ها
صدای پچ پچ مردانه ها و خنده ریز زنانه
شیطنت می کند،
دستش را تو گویی بی هوا به طره مردانه می اندازد
ولی خوب و آرام و عمیق تو گویی مست از همه دنیا 
خواب است 
-
نیستی لعنتی

هیچ نظری موجود نیست: