چهارشنبه، اسفند ۱۴، ۱۳۸۷

گاه

گاه دلتنگ می شوم دلتنگتر از همه دلتنگی هاگوشه ای می نشینم و می شمارم
باختن ها را و...و صدای شکستن ها را و وجدانم را محاکمه می کنم.....من کدام قلب را شکستم
وکدام امید را ناامید کردم و کدام احساس را له کردم و کدام خواهش را نشنیدم و.....و
به کدام دلتنگی خندیدم که گاه این چنین دلتنگم

هیچ نظری موجود نیست: