شنبه، اردیبهشت ۲۶، ۱۳۸۸

زیارت


امروز وقتی تو جاده داشتم آهنگ گوگوش را گوش ميدادم که ميخوند "راهی شدم زيارت..."دلم گرفت ... دلم گرفت که من حس و باور مذهبی ام را گويا برای هميشه از دست دادم...راستش يادم نمياد اگه هيچ وقت اين حس و داشته بودم يا نه...ولی امروز دلم خواست که ميتونستم برم يه جايی و سر بر يه ضريهی بزارم و های های گريه کنم تا تمام غصه هام و دل شکستگی هام را بريزم بيرون و آروم بشم

هیچ نظری موجود نیست: